گروه مترجمین ایران زمین
چه جالب..

بهترین سومی های نرگس

این وبلاگ رو تقدیم می کنم به بهترین های نرگس

چه جالب..

.به نام خدا.

سلام.سلام.سلام

نمیخواستم این مسئله (نظرات) رو ادامه بدم ولی یکی از اولی ها این مطلب رو برام فرستاده نمیدونم منظورش چیه

شما بخونید شاید بفهمید:

سلام یکی هست که بگه من باید چیکار کنم؟؟؟؟

آخه این پیاما چیه که میدی؟چرا با این کاراتون باعث میشید که آبروی دیگران بره با این کارایی که کردید میدونید باغث چه مشکلاتی شده که گفتنش جایز نیست!!!!!!!!!!!!

اگه آبروی دیگران و بردن کار خوبی بود همه هر روز و هرشب این کارو میکرن!!!!!!

من اصلا روحمم از این پیاما خبر نداشت!چرا از این جور پیاما میدید که باعث بشه شخصیت دیگران بره زیر سوال و اون شخص آبروش بره و پیش همه خراب بشه؟من خودم خییییییییییییییییییییییییلی خییییییییییییییییییییییلی ناراحتم!نمدونم باید چیکار کنم شما بگید!؟شمایی که با انجام دادن اینکارا لذت میبرید؟اینکارا چه لذتی داره!؟اون طرفی که برداشتید از زبونش حرف نوشتید شب تا صب داره گریه میکنه!من واقعا متاسفم واسه مدرسمون که انجور بچه هایی تربیت کرده!!!! مغزم داره سوت میکشه دلم میخواد داد بزنم!گریه ام میگیره!!!

واقعا واسه همتون متاسفم

.

.

.

.

در پناه حق

به نظر شما من این نظر هارو گذاشتم؟؟؟

فعلا..

یا علی..

[ سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, ] [ 22:39 ] [ زینب ] [ ]
مگه اینجا برای شماست؟؟؟..

.به نام خدا.

سلام

خیلییییییییییییییی عصبانیم

خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

بابا با شما اول و دوم ها هستم مگه این وب برای شما ها ساخته شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من خودم تا جایی دعوتم نکنن نمیرم شما هارو اینجا که دعوت نکردن هیچ بیرونتون هم کردن بابا جون برید دیگه!!!

این وب فقط برای اشخاص محترم (به جز اول ها و دوم ها)است

نزارید کار به اخراجتون از مدرسه بکشه..

من از دوستای خودم:دنیای عزیز و نرجس گلم و فاطمه عزیزم و خیلی دیگه از دوستان خوبم تکرار میکنم دوستان خوبم چون بعضی از سوم ها دوست ما نیستن و با بعضی کاراشون ابروی مارو هم دارن میبرن

از دوستان خوبم عذر خواهی میکنم چون همه ی نظراتو به جز نظرات این پستو غیر فعال کردم..

شاید نظرات این پست رو هم غیر فعال کنم و به دوستام رمز بدم و پست هارو رمز دار کنم

این روزا مزاحمت ایجاد کردن زیاد شده.....

خب فعلا..

یا علی..

[ دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, ] [ 1:35 ] [ زینب ] [ ]
چی میتونم بگم اخه؟؟؟..

به نام خدا.

سلام به همه ی کسایی که معنای حقیقی انسان بودن رو میدونند..

نمیدونم چه جوری شروع کنم خیلی حالم بده

حالم بده از دست هم مدرسه ایهام

از دست شعور این روزای مردم

از دست کارای نادرست هم مدرسه ایهام

الان حالم انقدر بده که ممکن هر کار نادرستی رو بکنم

اگه باورتون نمیشه حالم چه قدر بده زنگ بزنید از دنیا(دوست عزیز و با شعورم) و از زهرا و فاطمه و از چند تا دوستای دیگم بپرسید..

اخه یعنی چی؟؟؟

چند بار به طور محترمانه به کسایی که نمیدونن اینجا کجاست و برای چی ساخته شده تذکر داده بودم اما این اشخاص به ظاهر محترم هیچ اهمیتی به صحبت هام ندادند و به کار خودشون ادامه دادن!!!!!!!!

تا اینکه چند روز گذشت و من هم خبر نداشتم که توی این وب داره چه اتفاق هایی می افته یکدفعه چند نفر از دوستان پایه سومی و پایه اولی با من تماس گرفتند و از من خواهش کردن که یه سری به اینجا بزنم و دست به کار شم..

اخه شمایی که جنبه ی فضای مجازی رو ندارین چرا پا به این فضا و عرصه میگذارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

واقعا هدفتون چیه؟؟؟

ایا هدفتون به جز جلب توجه از هم جنس خودتونه؟؟؟

نمیخوام و نمیتونم همه ی مسائل رو اینجا باز کنم و همه چیزو بگم!!!

ولی خداییش چه طوری میتونید عاشق یه هم نوع و هم جنس خودتون بشید؟؟؟

از نظر من کسایی که عاشق هم جنس خودشونن به نوعی کمبود محبت شدید دارن این حرفو از روی عصبانیت نمیگم به خدا من خودم با یکی از کسایی که عاشق هم نوع خودشون شدن زندگی میکنم و خودش گفت اگر مادر و پدرش بیشتر بهش محبت میکردن الان این وضعیتو نداشت تازه این شخص خیلی از شما اولی ها بیشتر دوستشو دوس داشت انقدر که براش کادوی 300 هزار تومانی خرید و هزار تا کار دیگه که گفتنش خیلی جایز نیست..

فکر میکنید اخرش چی شد؟؟؟اون دختری که اشنام عاشقش بود در سن 18 سالگی گفت من با یه پسره دوس شدم و تو دیگه به من اس ام اس نده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حالا شما میخواید چی کار کنید؟؟؟

ازتون خواهش میکنیم تو نظرات همین پست بهم جواب بدید هدفتون چیه؟؟؟

شاید وقتی جواب بدید من هم قانع شم و دیگه این حرفا رو نزنم..

امروز رفتم و نظرات رو خوندم خیلی حرفای بی ربط و ... در نظرات نوشته شده

برخی از دوستانم گفتن که نظراتو پاک نکنم و برخی هم گفتن پاک کنم و یک سری هم گفتن به خانم قرائتی و مدرسه خبر بدم نمیدونم شاید این کار رو هم در مرحله ی اخر انجام بدم ولی ازتون خواهش میکنم یه کاری کنید که مجبور نشم کارو به مدرسه بکشم..

خب من گفتنی هارو گفتم تصمیم با خودتونه اگه مجبور بشم ممکن که هر کاری بکنم..

منتظر قدم های مثبت از طرف شما هستم..

مراقب خوبیهاتون باشید چون دنیا به خوبیهاتون احتیاج داره..

فعلا..

یا علی..

[ یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:, ] [ 19:11 ] [ زینب ] [ ]